همه چیز در مورد ویلن

((موسیقی پیغامی است آسمانی که از هر فلسفه و منطق بالاتر))

همه چیز در مورد ویلن

((موسیقی پیغامی است آسمانی که از هر فلسفه و منطق بالاتر))

ویولن چیست؟؟

خانواده ویولن

شامل سه ساز ویولن، ویولا و ویولن سل است. این سازها به ترتیب در منطقه زیر و میانی و بم صدا می‌دهند. ساز کنترباس از این خانواده نیست و در خانواده ویولن قرار دارد. این مسئله را می‌توان از شانه‌های شیبدار آن متوجه شد.

این خانواده از سازها در سده 17 در ایتالیا پدید آمدند.

ویولون 

ساز زهی آرشه‌ای است. این ساز کوچک‌ترین عضو خانواده ویولن است.

برای نواختن معمولاً روی شانه چپ قرار می‌گیرد و با آرشه که در دست راست نوازنده است نواخته می‌‌شود.

سیم‌های ویولن از زیرترین تا بم‌ترین سیم به ترتیب زیر کوک(ساز) می‌‌شوند: می سیم اول، لا سیم دوم، ر سیم سوم، سل سیم چهارم.

بنابراین اصوات سیم‌های مجاور نسبت به‌یکدیگر فاصله ژنج درست را تشکیل می‌‌دهند. در این وسعت صدا ویولن قادر است تمام فواصل کروماتیک غربی و فواصل کروماتیک مخصوص موسیقی ایرانی و هر موسیقی دیگر را حاصل کند.

جالب این که در عربی ویولون را با نام فارسی «کمان» می‌نامند.

نوازندگی ویولون

نقش این ساز چه در ارکستر بزرگ چه به طور جمعی و انفرادی آنقدر پر اهمیت است که آن را شاه سازها گفته اند. وجهه جهانی ویولن را می‌توان در سازگاری آن با فرهنگهای مختلف دید.

این ساز هیچ محل ثابت و ساکنی به عنوان تکیه گاه ندارد و خود نوازنده نیز چنین وضعی دارد جز در آن نقاطی که پایش زمین را لمس می‌کند. دستهای نوازنده باید تا حد زیادی انعطاف‌پذیر و قوی و دارای حالت فنری باشد و همیشه در سطح شانه یا در حدود آن سطح به کار گرفته شوند

برای دستیابی به نوازندگی بهداشت هم خیلی مهم است: پاکیزگی- برانگیختن جریان خون به کمک اختلاف دما- مالش پوست با دستکش زبر- حرکتهای ورزشی خاص- استراحت متناوب.

پیشینهٔ ساز

ویولن یک ساز ظریف و فرنگی است و طبق نمونه‌های که ساخته می‌شود از 58 قطعه مختلف که به طرز دقیقی با هم جور شده‌اند و وزن آن در حدود 400 گرم می باشد و ابتدا توسط سازنده ایتالیایی گاسپارو برتولونی اختراع شده است.

از شاگردان مشهور گاسپارو برتولونی آ آماتی بود که او هم بهترین سازنده ویولن در سطح جهان را پرورش داد یعنی آنتونیو استرادیواریوس ایتالیا ایتالیایی.

تا کنون کسی در جهان پیدا نشده که نه تنها بتواند هنر او را تکمیل نماید بلکه قادر نبوده ویولنی بسازد که از حیث زیبایی و صوت بتواند با ویولن‌های آنتونیو استرادیواریوس برابری نماید. جلا و ظاهر خوش ویولن استرادیواریوس چیزی در حد کیفیت خورشید که روی پوست ابریشمی تابیده باشد است و هم چنین نرمی و لطافت خاص و منحصر به فرد یا می‌توان گفت پختگی.

یکی از کارهای استرادیواریوس ایجاد ویولن کنسرت است که با طنین نیرومند خود در کنسرتها مقام ارجمند دارد و موسیقی بیشتر از این لحاظ مدیون استرادیواریوس می باشد.

تاکنون بیش از سه سده از اختراع اولین نمونه ویولن توسط گاسپارو برتولونی میگذرد و در این مدت با وجودی که کشفیات جدیدی در علوم فیزیک و شیمی نموده‌اند نه تنها نتوانسته‌اند در ساختمان ویولن تغییری بدهند بلکه از رموز کار سازندگان قدیم نیز چیزی درک نکرده اند.

ویولن از کجا آمد است؟

عده کثیری از تاریخ نویسان موسیقی منشا آن چیزی را که ما امروزه به نام ویولن می شناسیم از ایتالیا، در سالهای 1496 تا 1505 میدانند.

تا سالها پس از ساخت این ساز، از آن تنها برای همراهی سایر سازها استفاده میشد، چرا که موسیقیدانها به ضعف رنگ آمیزی موسیقی توسط سازهای بادی پی برده بودند و نیاز به سازی با رنگ صدای جدیدتر داشتند.

اواسط قرن 17 بود که ویولن بعنوان یک ساز solo مطرح شد، البته این ساز ابتدا فقط در محافل رسمی و اشرافی نواخته میشد اما بتدریج به پای به محافل طبقه متوسط و عادی نیز گذاشت.

روایت های دیگری نیز راجع به این ساز وجود دارد. اگر به زمانهای قدیم بازگردیم در سرزمینهای اسلامی اعراب، سازی بوده بنام Rebab که تنها یک سیم داشته (البته برخی ریشه Rebab را هند نیز می دانند). بتدریج با گذشت زمان و پیشرفت علم و موسیقی، اعراب به تعداد سیم های آن افزودند و ساز دیگری بنام Rebec بوجود آمد.

جالب هست که بدانید خیلی زود ایرانیها و ترک ها این ساز را برای خود بومی کردند و سبک ها و روشهای مخصوص به خود برای کوک کردن و نواختن آن ابداع کردند.

قطعات ویولون

خرک (در جلو)، گریف (جسم سیاه‌رنگ در عقب) و سیم‌های ویولون

قسمت‌های ساز ویولن عبارت‌اند از:

  • آرشه: یا کمان ترکه‌ای چوبی است که رشته‌های موی دم اسب در طول آن کشیده شده و به دو سر آن ثابت شده است.
  • تنه: جعبه‌ای که ما بین طبله (تخته روئی)، زیره (تخته زیرین) و جدارهای طرفی محصور شده است. در روی طبله سیم‌ها، چوب آبنوس تکیه گاه سیم‌ها، خرک، سیم‌گیر و دو شکاف قرینه به شکل f قرار دارد.
  • دسته یا گردن: در واقع دنباله چوب آبنوس تکیه سیم هاست که محل انگشت گذاری نوازنده در قسمت بالای آن قرار دارد. نوازنده ویولن قادر است در تمام طول چوب آبنوس انگشت گذاری کند.انتهای دسته به جعبه کوچکی ختم می‌‌شود که سیم‌ها در درون آن به دور گوشی‌های کوک پیچیده می‌‌شوند.
  • خرک: بین سیم‌ها و طبله ویولن قرار گرفته و فشار سیم‌ها آن را عمودی نگه‌می‌دارد. نقش خرک آن است که ارتعاش سیم‌ها را به طبله و به جعبه ویولن منتقل کند. و نیز در داخل جعبه میله‌ای چوبی تقریباً زیر خرک، اندکی بلندتر از جدار طرفی قرار داده شده که شکل گرده ماهی، طبله و زیره را حفظ کند.
  • گریف: از آبنوس ساخته شده و در طول گردن ویولن چسبیده است و تا میانهٔ جعبهٔ ساز ادامه دارد. گریف جایی است که نوازنده با انگشت خود سیم را به آن می‌چسباند و به این ترتیب طول سیم را کوتاه می‌کند و نت‌های مختلف را می‌نوازد.
  • سیم گیر: از آبنوس ساخته شده و در فاصله اندکی از خرک تا آخر تنه ویولن کشیده شده است. با زهی از جنس روده یا پلاستیک به دکمه‌ای که در قسمت پائین جدار تعبیه شده بند می‌‌شود.
  • سیم‌ها: سیم‌ها از جعبه کوچک سر ساز آغاز شده در طول چوب آبنوس تکیه‌گاه سیم‌ها ادامه یافته، از روی خرک عبور کرده و در سیم‌گیر مهار می‌شوند. سیم‌های ویولن قبلا از روده گوسفند (زه) ساخته می‌‌شد. امروزه در سیم‌های بم‌تر، روی روده سیم فلزی نازکی می‌‌پیچند و در سیم‌های زیرتر از مفتول فلزی تنها استفاده می‌‌شود.

نقش این ساز چه در ارکستر بزرگ، به طور جمعی و چه در ارکستر مجلسی و انفرادی آنقدر پر اهمیت است که آن را «شاه سازها» گفته‌اند. در یک  پارتیتور موسیقی ارکستری، ویولن‌ها از تمام سازهای دیگر کمتر سکوت دارند.

نخستین سازندگان معروف ویولن درایتالیا پیدا شدند.  گاسپارو داسالو نخستین ویولن حقیقی را ساخت، اما معروفترین ویولن‌ها در شهر کرمونا ساخته شدند.  آندره اماتی و فرزندش نیکولا اماتی و شاگردش آنتونیو استرادیواریوس، بهترین ویولن‌های دنیا را تاکنون ساخته اند.

بیوگرافی استاد رحمت الله بدیعی

رحمت الله بدیعی، یکی از چهره های پر توان شناخته شده موسیقی سنتی ایران و از بهترین شاگردان ابوالحسن صبا و نوازنده ویولون و کمانچه هستند که سالها در کنار فرامرز پایــور به حفظ موسیقی اصیل ایران از گزند آلودگی های آن زمان پرداختند.

 

گفتگوی اختصاصی با رحمت الله بدیعی نوزانده برجسته ویولون

* از چه زمانی و به چه دلیلی ساکن اروپا شدید ؟

از سال 1979 چوت تحصیلات من موسیقی کلاسیک بود و در آن مقطع زمانی کاری برای من در ایران نبود به اروپا آمدم و در یک امتحان ورودی در یکی از ارکسترهای سمفونیک شمال هلند به عنوان نوازنده ویولون پذیرفته شدم و از سال 1979 تا 1999 در این ارکستر مشغول به کار بودم و در سال 1999 بازنشسته شدم  

 

.* آیا یک جور کم کاری از جانب شما در رابطه با موسیقی ایرانی نبوده است ؟

نه اصلا . اتفاقا من بسیار هم در این زمینه پرکار هستم و قطعات بسیاری ساختم و اجراهای بسیار زیادی هم داشته ام . حتی در محافل غیر ایرانی تلاش زیادی جهت معرفی موسیقی اصیل ایران و شناساندن آن داشته ام . شاگردان بسیاری تربیت کرده ام . شاید به دلیل اینکه من اصولا در هر جایی نمی روم و نسبت به موسیقی خودمان وسواس خاصی دارم و هرگونه کاری را در این زمینه انجام نمی دهم انگونه به نظر بیاید ولی در زوایایی که به آنها معتقد هستم بسیار هم پر کار هستم .و در این سالها بار ها رادیو تلو یزیو نهای اروپا کار های من را در زمینه موسیقی ایرانی پخش کرده اند

 

* در رابطه با موسیقی ایرانی در این سالها چه کرده اید ؟

شما می دانید که من یک ایرانی هستم و موسیقی ایران همیشه جایگاه والا و خاصی نزد من داشته و خواهد داشت . در این سالها با تمام مشکلاتی که بود بیشتر در زمینه تربیت شاگردان تلاش کرده ام . چون تعداد ایرانی ها در جایی که من زندگی می کنم کم است، طبیعتا علاقمندان به موسیقی آن هم موسیقی ایرانی و از همه اینها گذشته ساز ویولون یا کمانچه که بسیار هم مشکل است، نمی توانست قابل توجه باشد . به ناچار در شهرهای بزرگ که جمعیت ایرانی مقیم هم بیشتر است، باید به این مهم پرداخت . من سالها در شهر کلن آلمان در مرکز موسیقی و فرهنگی نوا که به همت نازنین هنرمند مجید درخشانی برپا بود به تدریش ویولون، کمانچه و ردیفهای موسیقی ایران مشغول بودم که فاصله زیادی تا محل زندگی من داشت و پس از اینکه چندین سال پیش متاسفانه مرکز نوا تعطیل شد، چند سالی هم بطور آزاد با همکاری چند تن از دوستان در همان شهر به تدریس ادامه دادم  و متاسفانه با توجه به اینکه می باید هر هفته 600 تا 700 کیلومتر را طی می کردم تا کلاس ها را برگزار کنم، کم کم تعداد هنرجویان کم شد و کلاسها تعطیل شد و در کنار کلاسها  من در فستیوال های مختلف هنری نیز شرکت می کردم .و در همان مرکز نوا هم کنسرت های متعددی داشتم

 

* در حال حاضر مشغول به چه کاری هستید ؟

پس از بازنشسته شدن، گروهی را به نام "بدیعی" تشکیل دادم که دخترم پریسا بدیعی که تحصیلات عالیه موسیقی دارد به عنوان خواننده با من همراهی می کند . اعضای این گروه، آقای احمد انوشه نوازنده بسیار خوب نی، فرزین دارابی نوازنده جوان و خوب تار، سرکار خانم آزیتا مستوفی و آقای شهرام تونی و دخترم پریسا بدیعی با من در این گروه همکاری می کنند . حاصل کار من با این گروه چندین کنسرت و چند آلبوم است که در زمینه موسیقی سنتی و موسیقی محلی ایران، که آخرین آلبوم "نگارا" نام دارد که با صدای دخترم در چهارگاه اجرا شده است . یکی از این آلبوم ها موسیقی بی کلام است که در آن "راک" ها را در دستگاه های مختلف اجرا کرده ام . همانظور که می دانید ما گوشه ای به نام "راک" داریم که در خیلی از دستگاه ها است و من آنها را در یک مجموعه آورده ام . همینطور قطعه "دخترک ژولیده" ساخته استاد وزیری را به روی ویولون انتقال داده و اجرا کرده ام و نام این آلبوم "حدیث مهر" است . فعالیت من در موسیقی ایرانی به همین جا ختم نمی شود . یکی از کارهایی که در این سالها انجام داده ام، ویرایش ردیفهای استادم "ابوالحسن صبا" است که به صورت یک مجموعه چهار جلدی همرا با چهار CD است . جلد اول آن توسط انتشارات "سرود" در ایران عزیزمان مدتی است که منتشر شده است . کتاب سوم و CD های 1 تا 3 هم که مربوط به این کتاب است و توسط خود من نواخته شده است تا نوروز 1385 منتشر خواهد شد و اکنون مشغول کارهای نهایی کتاب دوم هستیم ولی کتاب چهارم و CD آن را که می توان "دوره عالی صبا" نام نهاد، تا کنون در هیچ جا موجود نبوده و منتشر نشده است، مجموعه قطعاتی است که  استاد صبا برای شاگردان خودش نوشته  یا اجرا کرده است و توسط من گردآوری و تهیه شده که مشغول تکمیل آن جهت انتشار هستم .