همه چیز در مورد ویلن

((موسیقی پیغامی است آسمانی که از هر فلسفه و منطق بالاتر))

همه چیز در مورد ویلن

((موسیقی پیغامی است آسمانی که از هر فلسفه و منطق بالاتر))

بیوگرافی استاد علی تجویدی

وی در سال 1298 در خیابان ری تهران متولد شد. پدرش هادی خان تجویدی از شاگردان ممتاز کمال الملک استاد منیاتور بودند. و قطعا در دامان چنین خانواده ای رشد کردن تاثیرات زیادی روی ایشان گذاشت.
ایشان ابتدا فلوت می نواختند ولی طبق اظهارات خودشان ساز فلوت ارضایشان نمی کند و موضوع را با پدرشان در میان می گذارند و پدر ویولنی برای ایشان تهیه می کنند و مدت 5/2 سال نزد استاد حسین یاحقی کار می کنند و سپس نزد استاد صبا می روند.
به طوری که خودشان نقل می کنند: زمانی که صدای ویولن صبا را از رادیو شنیدم بی تاب شدم و به هر طریقی منزل ایشان در خیابان ظهیر الاسلام را پیدا کردم.
و این شاگرد و استادی 8 سال به طول انجامید. اول ویولن و بعد هم ستار.
و این رابطه به حدی رسید که تجویدی با صبا در رادیو با هم همکاری می کردند.
زمانی که تجویدی نزد صبا می رود متوجه می شود که خود استاد صبا از شاگردان پدرش است.
و ابتدا نزد صبا ردیف صبا را کار می کنند( این ردیفها ابتدا دست نویس بودند و چاپ نشده بود)
پس از این دوره استاد تجویدی به توصیه صبا به مدت 4 سال قطعات کلاسیک کار می کنند سپس نزد صبا ستار کار میکنند چون استاد صبا اعتقاد داشتند کسی که می خواهد به حالت و قطعات موسیقی ایرانی خوب مسلط شود به خصوص ساز ویولن باید با آموزش این ساز مضرابی همراه باشد.
سپس استاد تجویدی نزد حاج آقا مجرد ایرانی می روند و به بحث و بررسی در مورد گوشه های ایرانی پرداختند.
مرحوم جهانگیر ملک نقد می کنند: در آن روزها که کولر هم نبود تجویدی در آن گرمای تابستان مو به مو قطعاتی که خوانده و اجرا می شد به صورت نت یادداشت می کرد به طوری که ردیف های ایشان از نفایس موسیقی ماست.
در 29 فروردین 1329 استاد تجویدی توسط دست خط استاد صبا به رادیو معرفی می شود.
و پرویز یاحقی، علی تجویدی و اسد الله ملک سه سلو نوازمطرح رادیو می شوند.

در سال 1334 برنامه گلها توسط داوود پیر نیا تاسیس شد و تجویدی توسط پیر نیا وارد برنامه گلها شد.
و ایشان یکی از سه رکوردار سازنده آهنگ در برنامه گلها شدند.
و برنامه گلها از برنامه 100 با ویولن استاد تجویدی و تار شاپور رحیمی شروع شد.
استاد تجویدی بیشترین تعداد شاگرد را به جامعه موسیقی تحویل داده و به این ترتیب که زمانی که استاد صبا زنده بودند در کنار ایشان تدریس می کرد، پس از فوت صبا شاگردان صبا را نیز درس می داد، در دانشگاه هنر های زیبا تدریس می کرد، در خیابان امیریه کلاس خصوصی دایر کرده بود.
وی در 24 اسفند 1384 پس از چند سال بیماری و بستری بودن در منزل خویش درگذشت.
آثار تالیفی استاد تجویدی:
کتاب اول استاد که کمیاب است در دستگاه چهارگاه، همایون و بیات اصفهان است.
کتاب دوم در دسنگاه نوا، راست پنجگاه و سه گاه است.
کتاب سوم مستقلا ماهور است.
در ردیف استاد صبا به علت کمی زمان از هر آواز و دستگاه یکی انتخاب شده و این کتابها ادامه دهنده ردیف استاد صبا است و 100 درصد بعد از آموزش ردیف استاد صبا بر هنرجویان واجب است.
در زمینه نوازندگی:
استاد در هنگام نواختن ویول ناز آرشه های بلند استفاده می کردند و این به این علت بود که ایشان مدتی سبک کلاسیک کار می کردن و از همان ابتدا از آرشه های بلند و تکیه ها بر مبنای اصول غربی و ویبراسیون کمتر استفاده می کردند.
و استاد تجویدیبه مقدورات ویولن توجه خاصی داشتند و معتقدند که تنها از ویبراسیون اول نباید استفاده کرد وحتی در بداهه نوازی باید از پوزیسیون اول، سوم و چهارم ،،، استفاده کرد.
در زمینه آهنگسازی:
استاد تجویدی در طی 60-50 ساله خدماتش به موسیقی خوانندگان بسیاری را تربیت و به جامعه تحویل دادند.
به طوری که هر خواننده که یک اثر از تجویدی می خواند یک شبه ره صد ساله می رفت و سریع به شهرت می رسید.
و خوشبختانه در ردیف ایشون یک سری از تصنیفها و آهنگهایی که خود استاد ساختند ثبت شده.
کوکهای موجود در ردیف استاد تجویدی:
قسمت اول در کتاب اول موسیقی ایرانی در کوک می، لا ، می ، لا چپ کوک در دستگاه چهارگاه با علامت عرضی فا سری، سل دیز و نت شاهد لا
و از پوزیسیون 1،3،2،،، استفاده شده و قابل استفاده برای نوزندگان تار و سه تار است.
قسمت دوم کتاب اول در دستگاه همایون با کوک بین المللی می،لا،ر،سل است با علامت عرضی سی کرن،دو دیز.
در قسمت اول کتاب قطعه ای است با نام سر نوازی
سرنوازی اصطلاحی بوده بین نوازنده های اصفحان و نوازنده ها برای گرو کردن دستشان از آن استفاده می کردند و حالت اتو داشته و این اصطلاح بین آنها رایج بوده.
و استاد جلیل شهناز از این اصطلاح زیاد استفاده می کردند و استاد تجویدی در کتابشان درج کرده اند که بنده اولین بار این اصطلاح را از استاد جلیل شهناز شنیده ام.
قسمت سوم کتاب شامل بیات اصفهان است در کوک می،لا،ر،لا با علامات عرضی سی کرن، دو دیز و نت شاهد ر.
و شامل آرشه های مختلف، استکاتوو آرشه پرانی و گوشه های متنوع است.
و قسمت آخر شامل تصنیف هایی است که در دستگاه همایون، اصفهان و چهارگاه اجرا شدند.
کتاب دوم:
در دستگاه نوا، راست پنجگاه و سه گاه
در دستگاه نوا با کوک می،لا،ر،لا
و شامل تکنیک های بسیار قوی است.
قسمت دوم: می،لا،می،لا
با علاملت عرضی فا دیز،دو سری با نت شاهد می.
قسمت بعدی دستگاه سه گاه :
کوک می،لا ،دوسری،لا با نت شاهد دو سری
و نوازندگان کوک سیم آخر را می هم می توانند کوک کنند و روی پرده زابل می افتد
و دارای گوشه های مختلف است: پهلوی، کرشمه مغلوب، مثنوی مخالف، مویه و قطعات ضربی متفاوت
قسمت بعدی: دستگاه راست پنچگاه: کوک می،لا،می،لا
با علامات عرضی فا دیز،سل دیز ،دو دیز
و در پایان کتاب حدود 20 تصنیف استاد تجویدی در تمام دستگاه ها است.

کتاب سوم:
مستقلا ماهور با کوک می،لا ، ر، لا با علامات عرضی فا دیز، دو دیز
و نت شاهد ر چپ کوک
و قسمت آخر باز هم قطعات استاد است.

مرگ باخ

باخ در سال 1685 بدنیا آمد و در سن 64 سالگی به دلیل آنکه قدرت بینایی اش بتدریج رو به کاهش می گذاشت تصمیم گرفت که چشمان خود را جراهی کند. پزشکی بنام John Taylor مسئولیت جراحی چشمان او را بعهده گرفت.

او که در اصل چشم پزشکی اهل انگلیس بود در طول مدت فعالیت پزشکی خود چشم دو تن دیگر از بزرگان عصر خود یعنی هندل موسیقیدان و ادوارد گیبون مورخ را نیز جراحی کرد.

تیلور دقیقا" به همین خاطر یعنی جراحی چشم این سه بزرگ مرد، بسیار مشهور می باشد اما متاسفانه او توفیق این را نداشت که حتی در یکی از این جراحی ها موفقیتی را کسب کند. در هر صورت پس از جراحی باخ به مدت شش ماه چشمان خود را بسته نگاه داشت و به توصیه تیلور نگذاشت که نور به آنها تابیده شود.

باخ که به سبب بی کاری بسیار بی حوصله شده بود در پایان موعد استراحت قبل از آنکه پزشک چشمان او را معاینه کند، خود اقدام به باز کردن چشمانش کرد و اجازه داد تا نور به آنها تابیده شود. بله او توانست افراد خانواده خود را در اطراف خود ببیند و به همین سبب بسیار هیجان زده شد. شدت هیجان بزرگ مرد موسیقی آنقدر بود که وی را چند ساعت بعد دچار حمله قلبی کرد.

باخ به مدت ده روز در بستر بیماری و بیهوشی بسر برد و بالاخره در 28 جولای 1750 پس از برجای گذاردن بیش از 1000 کار موسیقی از دنیا رفت. متاسفانه هنگامی که باخ از دنیا را رفت بتدریج پیانو جای ارگ کلیسا را گرفته بود و از آنجایی که او نوازنده قدر و توانای ارگ بود و بیشتر به همین خاطر مشهور شده بود؛ کم کم بجز خانواده او کسی از او نام نمی برد و خیلی زود نامش به فراموشی سپرده شد. همسر او آناماگدلنا ده سال پس از باخ همچنان به سختی زندگی با چهار فرزند را ادامه داد.

جالب است بدانید که محل دفن باخ تا حدود یکصد سال گم بود تا اینکه در اواخر قرن نوزدهم توسط یک مورخ کشف شد

گوشهای دقیق باخ

معروف است که Bach بزرگ، دارای گوشهای بسیار تیز و حساسی بود بگونه ای که کوچکترین اختلاف در pitch یا فرکانس یک نت موسیقی را میتوانست تشخیص دهد. این بود که در زمان حیاتش وی تنها کسی بود که برای آزمایش سازهای جدید انتخاب میشد.

مشکل وقتی بود که وی را برای آزمایش سازی مانند ارگ بزرگ کلیسا دعوت میکردند. در این زمان سازندگان ارگ واقعا" عزا میگرفتند چرا؟ چون هیچ شکی نداشتند که Bach از ساز آنها ایراد خواهد گرفت و مشکل اینجا بود که یک ارگ کلیسا دست کم از 600 لوله صوتی درست شده بود و آنها میبایست دریچه های خروجی تمام لوله های صوتی را آنگونه تنظیم کنند که Bach بزرگ راضی از میدان بیرون برود.