یوهانس برامس در سال ۱۸۳۳ در شهر هامبورگ آلمان در خانوادهای فقیر به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی موسیقی را نزد پدرش که نوازنده کنترباس بود فراگرفت.
برامس با ویولونیستهای مشهوری چون رمنی و یواخیم آشنا شد و در طول این آشنایی بود که رمنی موسیقی محلی مجارستان را به برامس معرفی کرد و تحت تأثیر آن برامس رقص های مجار خود را نوشت.
شومان در سالهای آخر عمرش در گاهنامه جدید موسیقی نوشتاری تحت عنوان راههای نو راجع به برامس نوشت و او را نابغه اعلام کرد که در نتیجه توجه بسیاری را به آثار او معطوف ساخت . با مرگ کلارا در سال ۱۸۹۶ ضربه مهلکی بر برامس وارد آمد و از این به بعد بود که برامس هرچه بیشتر خود را در آستانه مرگ احساس میکرد. تحت تأثیر این احساس بود که برامس باوقارترین لیدهایش به نام چهار آواز جدی و پرلودهای کورال را برای ساز ارگ نوشت.
همان گونه که جریان موسیقی رمانتیک نیمه نخست سده نوزدهم در آثار واگنر به حد کمال خود رسید. همزمان با آن جریان موسیقی رمانتیک –کلاسیک مندلسون و در اواخر شومان در آثار برامس به حد نهایی و کمال مطلوب انجامید. هر دو نابغه بزرگ قرن نوزدهم ، واگنر و برامس از نظر سبک موسیقیایی دقیقاً در نقطه مقابل یکدیگر قرار داشتند و در موسیقی آنها به ندرت عوامل مشترکی یافت میشود.
بدون شک برامس یکی از برجستهترین آهنگسازان رمانتیک به شمار میآید و موسیقیپژوهان از سه «ب» در تاریخ ، باخ، بتهوون و برامس به عنوان سه آهنگساز بزرگ نام بردهاند .
یکی از خصوصیات برجسته موسیقی رمانتیک گرایش به موسیقی فولکوریک است و برامس نیز یکی از آهنگسازانی است که به موسیقی فولکوریک آلمانی علاقه شدیدی داشت و در نتیجه بیشتر نغمههای سازی و آوازی او رنگ و بوی آهنگهای محلی را دارند.
برامس جوان جند کنسرت عمومی اجرا کرد، اما بهعنوان یک پیانیست مشهور نشد؛ گرچه بعداَ او در زندگیاش نخستین نمایش از پیانو کنسرتو شماره یک در سال ۱۸۵۹ و پیانو کنسرتو شماره دو در سال ۱۸۸۱ را اجرا کرد.
همچنین او شروع کرد تصنیف کند، اما کوششهای او توجه کسی را جلب نکرد ، تا اینکه او با ادوراد رم نی در سال ۱۸۵۳ در یک تور، کنسرت را ادامه داد . در این تور اوبا ژوزف یواخیم ، فرانتس لیست وبعداَ با آهنگساز بزرگ آلمانی روبرت شومان آشنا شد .
گرچه ادوارد رم نی از کوتاهی برامس نسبت به احترام به لیست دلخور شده بود اما در دربار وایمار، جایی که لیست موسیقیدان آن دربار بود ، قطعه سونات B minor را صمیمانه اجرا کرد.
بسیاری از دوستان برامس ذکر کردهاند که ادوارد رم نی ، شخصیت درباری لهستانی ، از برامس جوان انتظار داشت که با تمرینهای عمومی همنوایی کند و مودبانه یک قطعه مشهور را تحسین نماید که برامس در انجام دادن یا ظاهر نشدن هر دو موفق نشد بنابراین با فروتنی تحسین کرد . او به برامس گفت که دوستی آنها باید خاتمه پیدا کند هرچندروشن نبودکه آیا دلیل آن ، بیاحترامی بودکه به لیست شده بود یا چیز دیگری.
به هر حال یواخیم یکی از نزدیکترین دوستان او شده بود ، و شومان ، با مقالههایش نقش مهمی را در هوشیار کردن همگان برای قطعه هنری که مرد جوان مینواخت ایفا نمود و بدینوسیله از برامس جوان پشتیبانی کرد. بنابراین برامس با همسر شومان آشنا شد ، کلارا آهنگساز و پیانیست که ۱۴ سال از او بزرگتر بود، با کسی که تمام عمر با او ادامه داد، با هیجانات احساساتی ، اما همیشه ارتباط افلاطونی داشت . برامس هرگز ازدواج نکرد.
او در سال ۱۸۶۲ بطور دائم در وین اقامت نمود و کاملاَ تمرکز بر آهنگسازی را شروع کرد. سرانجام برامس یک شهرت قوی را بنا نمود، و به زندگی خود بهعنوان یک آهنگساز بزرگ نگریست . این ممکن است بالاخره به او اطمینان داده تا تکمیل کننده اولین سمفونی اش باشد. بنابراین از سه سمفونی دیگر برای ترقی پیروی کرد (۱۸۷۷، ۱۸۸۳، ۱۸۸۵) .
برامس سفرهای متعددی کرد ، هم برای تجارت (تورهای کنسرت) و تفریح. او اغلب در فصل بهار ایتالیا را میدید. و معمولاَ بهدنبال یک مکان روستایی خرم بود برای آهنگسازی در تابستان.
در سال۱۸۹۰ ، برامس ۵۷ ساله تصمیم گرفت آهنگسازی نکند. به هر حال معلوم بود، که نمیتواند از تصمیمش اطاعت کند. و در سالهای پیش از مرگش تعدادی از شاهکارهایش را تولید کرد ، شامل دو سونات کلارینت اپوس ۱۲۰ (۱۸۹۴)، و چهار آواز مهم اپوس ۱۲۱ (۱۸۹۶).
مرگ
هنگام کامل کردن تصنیف اپوس ۱۲۱ ، برامس از مریضی سرطان از پا افتاد و در ۳ آوریل ۱۸۹۷ در گذشت . برامس در شهر زنترالفریدهف در وین به خاک سپرده شد.
مهمترین آثار برامس
موسیقی پیانویی
سه سونات ، والسها ، رقصهای مجار ، چهار بالاد ، راپسودیها، هفت فانتزی ، سه اینترمتسو ، واریاسیویی برروی تمهای شومان ، پاگانینی و هندل. موسیقی پیانویی برامس حاوی گرمی احساس ، هارمونی غنی و قوی رمانتیک هاست ولی در بیانی کلاسیک.
حدود ۲۶۰ لید و تعداد زیادی تنظیم آهنگهای محلی آلمانی ، ازمهمترین لیدهای برامس «چهار آواز جدی»، «رکوئیم آلمانی» راپسودی برای صدای آلتور را میتوان نام برد.
موسیقی مجلسی
اصولا آهنگسازان رمانتیک توجه چندانی به نوشتن موسیقی مجلسی نداشتند و فقط در آثار برامس بود که موسیقی مجلسی ارزش فوق العادهای یافت ، تا حدی که میتوان او را جانشین بتهون تلقی کرد.