همه چیز در مورد ویلن

((موسیقی پیغامی است آسمانی که از هر فلسفه و منطق بالاتر))

همه چیز در مورد ویلن

((موسیقی پیغامی است آسمانی که از هر فلسفه و منطق بالاتر))

ویولن از کجا آمده است

عده کثیری از تاریخ نویسان موسیقی منشا آن چیزی را که ما امروزه به نام ویولن می شناسیم از ایتالیا، در سالهای 1496 تا 1505 میدانند.

تا سالها پس از ساخت این ساز، از آن تنها برای همراهی سایر سازها استفاده میشد، چرا که موسیقیدانها به ضعف رنگ آمیزی موسیقی توسط سازهای بادی پی برده بودند و نیاز به سازی با رنگ صدای جدیدتر داشتند.

اواسط قرن 17 بود که ویولن بعنوان یک ساز solo مطرح شد، البته این ساز ابتدا فقط در محافل رسمی و اشرافی نواخته میشد اما بتدریج به پای به محافل طبقه متوسط و عادی نیز گذاشت.

روایت های دیگری نیز راجع به این ساز وجود دارد. اگر به زمانهای قدیم بازگردیم در سرزمینهای اسلامی اعراب، سازی بوده بنام Rebab که تنها یک سیم داشته (البته برخی ریشه Rebab را هند نیز می دانند). بتدریج با گذشت زمان و پیشرفت علم و موسیقی، اعراب به تعداد سیم های آن افزودند و ساز دیگری بنام Rebec بوجود آمد.

جالب هست که بدانید خیلی زود ایرانیها و ترک ها این ساز را برای خود بومی کردند و سبک ها و روشهای مخصوص به خود برای کوک کردن و نواختن آن ابداع کردند.

نواختن یکدست

گاهی می بینیم نوازندگان ویلن در ایران، با وجود سابقه زیاد در نوازندگی این ساز هنوز اشکالات ابتدایی در نوازندگی (از نت خوانی گرفته تا استیل) دارند که این موارد در کتابهای آموزشی ویلن ذکر شده ولی اکثرا" بخاطر بی دقتی این نوازندگان هنگام تمرین این کتابها و عدم آموزش صحیح از طرف هنرآموز این مشکلات با نوازنده باقی می مانند.

از این رو با نوشتن سلسله مقالاتی به مشکلات احتمالی هنرجویان ویلن هنگام زدن کتابهای آموزشی ویلن نظیر ل ویلن، شفچیک، ولفارت و همچنین بعضی از قطعات ویلن می پردازیم. مطالبی که در زیر می آید، در برگیرنده نکاتی است برای یادگیری و نواختن کتاب ویلن( Le Violon)

تمرین های فیزیکی
معمولأ هنرجویان، هنگامی که به دروس مشابه آنچه در درس شماره 144 از کتاب ل ویلن دوم می رسند، نمی توانند این درس( و پاساژهای موسیقایی نظیر آن) را بصورت یکدست و روان اجرا کنند ودر رعایت همزمان مواردی نظیر اجرای صحیح ریتم، آرشه کشی کنار خرک، وضوح صدای آرشه ، هلالی نشستن انگشتها روی گریف، اجرای صحیح نتها از لحاظ زیر و بمی( فالش نبودن)، حالت صحیح دست چپ و... با مشکل مواجه می شوند.

برای رفع این موارد بهتر است به روش زیر عمل شود:

ابتدا باید مسئله را( که همان نواختن پاساژ در تمپوی اصلی می باشد)، تبدیل به مسائل کوچکتر نموده تا روانی نسبی خالی از اشکالی بوجود آید؛

1- در ابتدا، ریتم اصلی را اجرا نمی کنیم و ارزش زمانی تمام نتها را برابرمی گیریم.

2- تمام آرشه های لگاتو یا پیوسته را شکسته و برای هر نت یک آرشه جداگانه در نظر می گیریم.

3- در هنگام نواختن با سرعت کم، به آرشه کشی کنار خرک و همچنین در کنار خرک ماندن درهریک از آرشه ها دقت می کنیم و سعی می کنیم صداگیری در تمام طول آرشه قوی و یکدست باشد.

4- دقت می کنیم که انگشتان دست چپ روی گریف حتمأ هلالی گذاشته شوند.

5- اجرای صحیح نتها را از نظر زیر و بمی ( فالش نبودن)، تمرین می کنیم.

حال باید گره های باز شده را یک به یک ببندیم یعنی نتها را در یک آرشه جا داده، ضرب پا و ریتم را رعایت کنیم. اغلب دیده می شود که هنرجو حتی با رعایت نکات بالا نمی تواند پاساژ را با تمپوی اصلی اجرا کند و توانایی روان زدن جملات بوجود نمی آید. در اینجا لزوم تمرین بصورت ذهنی مشخص می شود.

تمرین های ذهنی
1- نخست هر میزان را نت خوانی می کنیم( بدون بکار بردن ساز). به این وسیله ذهن درک بهتر و شناخت بیشتری از موسیقی مورد اجرا بدست می آورد که خود، باعث روانی در نواختن می شود.

2- هر نت در هنگام اجرا دارای یکسری از نکات است که لزومأ ضعف هایی که در مجموعه نکات هرنت برای هر دو دست وجود دارد، با نت بعدی یکسان نیست. مثلأ در اجرای یک نت ممکن است صدا از لحاظ زیر و بمی مشکل داشته باشد و در نت بعدی تنظیم طول آرشه مسئله باشد و مسایلی از این قبیل. حالا که تمرینات فیزیکی را انجام داده و تصوری ازقطعه مورد نظردر ذهن داریم، سعی می کنیم ازتمرکز روی تک تک نتها و مسائل اجرایی شان خودداری کنیم چون توجه بیش ازحد روی هر نت باعث از سرعت افتادن می شود. مثل اینکه ما هنگام راه رفتن بجای توجه به هدف، به قدمها وچگونگی گام برداشتن توجه کنیم؛ مطمئنأ اینگونه راه رفتن، اگر به زمین خوردنمان نینجامد، با مشکل و کندی همراه است!

برای این منظور، جمله گامی شکل را با تمام نتهایش یک جمله فرض می کنیم. هدف را تنها رسیدن به نت آخر می گیریم و اجرای جمله را به ناخودآگاه ذهن می سپاریم. بدین ترتیب، برای تمام نتها و نکات موجود ارزش یکسان قائل می شویم و اجرا را یکدست تر در ذهن می شنویم و در نتیجه به طور ناخودآگاه، صحیح تر می نوازیم.

ویلن

ویولون ساز زهی آرشه‌ای است. این ساز کوچکترین عضو خانواده ویولن است.

برای نواختن معمولا روی شانه چپ قرار می‌گیرد و با آرشه که در دست راست نوازنده است نواخته می‌‌شود.

سیم‌های ویولن از زیرترین تا بم‌ترین سیم به ترتیب زیر کوک (ساز) می‌‌شوند: می سیم اول، لا سیم دوم، ر سیم سوم، سل سیم چهارم.

بنابراین اصوات سیم‌های مجاور نسبت به‌یکدیگر فاصله پنجم را تشکیل می‌‌دهند. در این وسعت صدا ویولن قادر است تمام فواصل کروماتیک غربی و فواصل کروماتیک مخصوص موسیقی ایرانی و هر موسیقی دیگر را حاصل کند.

جالب این که در عربی ویولون را با نام فارسی «کمان» می‌نامند